"حاشیه" فقط لاتگری و اراذلبازی نیست؛ آدم موفق هم دارد
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۲۷۴۰۰
کارگردان مستند "حاشیه صدا ندارد" معتقد است اثرگذاری موفقیت "یک بچه حاشیه شهر" به مراتب بیشتر از فعالیت مددکارهای اجتماعی است. دیانی میگوید که هیچ وقت حاشیه را تطهیر نکرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایران اکونومیست، مجموعه مستند 'حاشیه صدا ندارد' به کارگردانی میکائیل دیانی یکی از مستندهایی است که اخیراً در شبکه نمایش خانگی منتشر شد و به نمایش درآمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دیانی پیش از این دو مستند دیگر را هم درباره حاشیه ساخته بود. مستند «بیجه» داستان محمد بسیجه بود. همان فردی که در پاکدشت به تجاوز و قتل تعدادی کودک اعتراف کرد و اعدام شد.
دیگر مستند او، «بچههای زمین خاکی» بود که در جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمد و توانست توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. این مستند قرائتی متفاوت از حاشیه را به همراه داشت و متفاوت با اثر قبلی او یعنی بیجه بود.
به بهانه مستند «حاشیه صدا ندارد» گفتوگویی با این مستندساز داریم که در زیر میخوانید:
: در چند سال اخیر، میتوان گفت 3 مستند درباره حاشیه نشینی و اتفاقات آن ساختهاید؛ اولین مستند «بیجه» بود که درباره اتفاق تلخ حاشیه تهران صحبت میکرد، دومین مستند «بچههای زمین خاکی» بود و آخری مجموعه مستند «حاشیه صدا ندارد». در این سیر مستندسازی قصد نمایش چه موضوعی را دارید؟
در مستند «بیجه» با پدیدهای که وجوه زیادی داشت و بخش زیادی از این وجوه ناکارآمدی بود، روبهرو بودیم. از سویی دیگر، یک اتفاق تاریخی بود و ما هم باید به تاریخ وفادار میماندیم. برهمین اساس، آن چیزی که در تاریخ روایت شده بود را بدون کم و کاست بیان کردیم. شاید به همین دلیل بود که تلخیهایش بیش از نقاط روشناش بود. در مستند «بیجه»، سراغ غفلتهایی رفتیم که منجر به آن اتفاق تلخ شده بود.
اما در مستند «بچههای زمین خاکی» در حاشیه شهر جستوجو کردیم تا یک سوژه امیدوارکننده پیدا کنیم و اتفاقاً به بچههای همیاری و تیم فوتبال آنان برخورد کردیم و اساساً سوژهمان امیدوارکننده بود. درست است که مسئله اصلی، موضوع حاشیه بود اما سعی کردیم سراغ اتفاقات خوبی برویم که در آنجا رخ میدهد.
از سویی دیگر، در مجموعه مستند «حاشیه صدا ندارد»، مقوله بیجه را کلانتر دیده و شروع به راهکار دادن کردیم. برهمین اساس، سراغ افرادی رفتیم که در همان بستر «بیجه» یعنی حاشیه، زندگی میکردند اما با ایجاد برخی تغییرات دریچه امید را روبهروی خود باز کردند. برای مثال، از مددکار اجتماعی، پزشک روانشناس، فعال اجتماعی و ... کمک گرفتند. این افراد با حس مسئولیت اجتماعی که دارند، تغییری در شرایط محیطهای «بیجهپرور» ایجاد میکنند.
'حاشیه صدا ندارد' به این سؤال پاسخ میدهد که در بستر حاشیه چه کار بکنیم که از وضعیت بغرنجاش بیرون بیاید؟در مستند «حاشیه صدا ندارد» میخواستیم به این سؤال پاسخ بدهیم که در بستر حاشیه چهکار بکنیم که حاشیه از وضعیت بغرنجاش بیرون بیاید؟ بنابراین فیلم ما به نوعی در جایگاه مسئولیت اجتماعی قرار گرفت و به جامعه، مسئولین و عموم مردم پیشنهاد میداد که نوع مواجههشان با حاشیه را تغییر بدهند.
: البته در اینجا تعدادی قهرمان هم دارید که تلاش میکنند از محیط اطرافشان تأثیر نپذیرند؟
بله. تعدادی نوجوان قهرمان داریم که تغییر ایجاد میکنند.
دقت داشته باشید که مستندساز یکسری دغدغهها دارد و ناظر بر آنها به دنبال سوژه میگردد. من براساس دغدغههایی که در حوزه آسیبهای اجتماعی دارم، دنبال سوژه گشتم؛ یک روز به «بیجه» رسیدم، یک روز به بچههای زمین خاکی رسیدم و ...
: خط سیر در این مسیر سوژهیابی چیست؟ یعنی نگاهت به حاشیه چیست؟ به نظر شما باید بیشتر «بیجهها» را نشان بدهیم یا نقاط امیدواری در «حاشیه صدا ندارد»؟
من زاده منطقهای هستم که از نظر جغرافیایی، منطقه «متن» به حساب نمیآید. من بچه اتابک هستم و لیان شامپو که در فیلم یاغی گفته میشد، لقب منطقه اتابک بود. بنابراین تا حدی از حاشیه را دیدهام و همچنین افرادی را میشناسم که از حاشیه کنده شده و تبدیل به آدمهای موفقی شدند.
ذات حاشیه آسیبزا است و باید برای درمانش کاری کرد. با این حال، در همین نقاط آسیبزا، اگر کسی اراده جدی برای تغییر وضعیت موجودش داشته باشد، امکان تغییر وجود دارد.
دقت داشته باشید که حاشیه طی فرآیند مدرن شدن و توسعهطلبی ایجاد میشود. در طی این فرآیند، شهرها گسترش پیدا کرده، جایی تبدیل به متن شهر میشود و جایی دیگر حاشیه شهر. در این فرآیند شکاف طبقاتی ایجاد شده و بستر برای وقوع برخی آسیبها به وجود میآید. به عبارت دیگر، با نقاطی مواجهیم که ذاتش آسیبزا است و باید برای درمانش کاری کرد، نکته مهم اینجاست که در همین نقاط آسیبزا، اگر کسی اراده جدی برای تغییر وضعیت موجودش داشته باشد، امکان تغییر وجود دارد.
تلاش منِ مستندساز این است که درباره آن فرآیند توسعه طلبی و حاشیهزا هشدار بدهم و به حاکمیت بگویم که باید نگاه جدیتری به این نقاط داشته باشد و از سویی دیگر، به جامعه بگویم که در همین حاشیه، کسی که بخواهد تغییر ایجاد کند، این امکان برایش فراهم است.
: در نگاه فیلمسازیات، سهم هر کدام از دو موضوع چه قدر است؟
سعی کردم 50-50 باشد؛ یعنی هم آن نگرانی را به حاکمیت یادآور شوم و هم نگاه امیدوارانه را برای جامعه به تصویر بکشم. میخواهم بگویم که درست است حاشیه تلخ است، اما فقط نباید تلخیها را ببینیم.
: آیا مردم این جمله را میپذیرند که در دل حاشیه میتوان امید را جستوجو کرد؟
من از دل این واقعیت بیرون آمده و آن را حس کردهام. واقعیت این است که آدمهای بسیاری داریم که با فرصتهای نابرابری که در حاشیه دارند، باز هم توانستند افراد موفقی بشوند. برای مثال، با اینکه مدارس پولی و امکانات شهری فرصت رقابت برابر را گرفته است، اما باز هم میتوان افرادی را از مناطق محروم پیدا کرد که رتبههای برتر کنکور را کسب کردند. یعنی در ضمن نداشتن موقعیت برابر با آن بچه شهری، در یک رقابت ملی درسی به موفقیت رسیدهاند.
من حتی احساس میکنم که رفتار محمد کارت در فیلمهایش همین گونه است. دیالوگی که او در آخر فیلم شنای پروانه گذاشته و میگوید: «هر کسی مسئولیت سرنوشت خودش است»، یعنی اینکه هر کس میتواند سرنوشت خودش را تغییر بدهد؛ حتی در حاشیه شهر. در مستند «حاشیه صدا ندارد» نیز همین است و سوژههای ما تلاش میکنند از دل حاشیه، مسیر امیدوارانهای را برای خود ایجاد کند.
من میخواهم بگویم که حاشیه فقط لاتگری و اراذلبازی نیست و در دل آن میتوان افراد موفق پیدا کرد.
: بدنه عمومی جامعه تا چه میزان این نوع نگاه را باور میکند؟
دقت داشته باشید که در فیلمهایم هیچگاه اصل حاشیه را سانسور نکردم و هیچ وقت نگفتم که حاشیه چه قدر خوب است! میگویم که حاشیه زوائد پررنگ و آسیبهای جدی دارد، اما میگویم در دل این فضا، این قدر هم نقطه روشن وجود دارد.
: در حاشیه چه قدر مانع وجود دارد که افراد به موفقیت برسند؟
قطعاً خیلی!
بدون شک اثرگذاری که یک بچه حاشیه با موفقیت خود به وجود میآورد، قابل قیاس با تمام کارهایی که مددکار اجتماعی در آنجا رقم میزند، نیست. اثرگذاری او بسیار بیشتر و جدیتر است.
بخش زیادی از ناامیدی افراد در حاشیه و به انحراف کشیده شدنشان موانعی است که در حاشیه وجود دارد و در «متن» خبری از آنها نیست. برای مثال خانوادهای 5 نفره را در نظر بگیرید که 3 فرزندشان برای تأمین بخشی از هزینه خانواده باید صبح تا ظهر مدرسه و پس از آن سرکار بروند. همین موضوع بزرگترین محدودیت برای آنان است.
بنابراین محدودیتها در حاشیه زیاد است و شاید خیلی از افراد به همین دلیل است که ناامید میشوند. با این حال، افرادی در همین جمع وجود دارند که با اراده محکم خود به موفقیت میرسند. نکته قابل تأمل که تجربه به من نشان داده این است که این افراد موفق تبدیل به الگوهای بزرگی برای بقیه دوستانشان میشوند. بدون شک اثرگذاری که یک بچه حاشیه با موفقیت خود به وجود میآورد، قابل قیاس با تمام کارهایی که مددکار اجتماعی در آنجا رقم میزند، نیست. اثرگذاری او بسیار بیشتر و جدیتر است.
: یعنی موفقیت یک بچه حاشیه بسیار اثرگذارتر از این است یک مددکار بیاوریم تا برای بقیه صحبت کنند؟
دقیقاً!
جالب است که این موضوع به وضوح در ورزش کشتی دیده میشود. چه در تهران و چه در شهرستانها، عمده افرادی که در این ورزش به موفقیت میرسند، از حاشیه شهر آمدهاند. از قضا برای بقیه هم بسیار مؤثرترند.
: در قسمتهای ابتدایی یاغی به محمد کارت اتهام میزدند که در حال 'تطهیر حاشیه' است. به نظر شما آن صحبتها درست بود؟ هم ناظر به سریال محمد کارت و هم ناظر به فیلمهای مستند خودتان بگویید.
محمد کارت دنبال تطهیر حاشیه نیست و من هم در مستندهایم از منظر آسیبشناسانه به حاشیه نگاه کردمبه صورت کلی چنین چیزی را درست نمیدانم و خودم هم هیچ وقت سعی نکردم حاشیه را تطهیر بکنم. هر زمان که به حاشیه نگاه کردم از منظر آسیبشناسانه نگاه کردم. طبیعتاً کسی که از این منظر به مقوله حاشیه نگاه میکند به دنبال تطهیر آن نیست.
در اینجا باید به یک نکته اشاره کنم و آنهم این است که همه آسیبهای حاشیه را محصول حاشیه بدانید، درست نیست. در ابتدای صحبتم اشاره کردم که حاشیه محصول توسعهطلبی است و در این بین افرادی که نتوانستند در شهر ساکن شوند، به حاشیه رانده شدهاند. در آنجا نیز یکسری از مشکلات دست به دست هم داده و مجموعهای از آسیبها را شکل داده است. قطعاً حاشیه دارای آسیبهایی است و هیچ کس هم نمیتواند آن را تطهیر کند. با این حال، خود حاشیه محصول پدیده دیگری است که بخشی از آن حاکمیتی- ساختاری است.
'شنای پروانه' تصویری واقعی از اراذل نشان میدهد، اما از آنها طرفداری نمیکند؛ در سریال 'یاغی' نیز همین است
معتقدم که در مورد سینمای محمد کارت نیز نمیتوان تطهیرکردن حاشیه را دید. برای مثال فیلم سینمایی «شنای پروانه» را ببینید. در آنجا تصویری واقعی از اراذل نشان میدهد، اما از آنها طرفداری نمیکند و در نهایت به مخاطبش میگوید اینها اراذلاند. در سریال «یاغی» نیز همین است. درست است که نشان میدهد یک قهرمان از دل لیان شامپو درآمده، اما آنجا را خوب نشان نمیدهد. اراذل و تلخی آن را نشان میدهد و خبری از سانسور نیست.
: برای پیدا کردن سوژه مستند «حاشیه صدا ندارد» چه قدر زمان گذاشتید؟
مجموعه «حاشیه صدا ندارد» در کنار «بیجه» شکل گرفت. مشغول ساختن بیجه بودیم و یک نفر سوژه حاشیه صدا ندارد را به ما پیشنهاد کرد. در برخی از جاهای تهران مثل فرحزاد، اسلامشهر و ... حضور پیدا کردیم و کیسها را جمع کردیم. وقتی ضبط بیجه تمام شد، ضبط «حاشیه صدا ندارد» را ادامه دادیم.
: وقتی سیر فیلمسازی محمد کارت را میبینیم، به نظر میرسد که با ساخت چند مستند، فرآیند تحقیق و پژوهش خود را درباره حاشیه و آسیبهای آن تکمیل کرده و در نهایت به فیلم سینمایی «شنای پروانه» میرسد. آیا در همین مسیر هستی؟ یعنی قصد تولید فیلم داستانی داری؟
یک طرح داستانی نوشتهام که تبدیل به فیلمنامه شده است. داستان آن هم درباره یک کودک کار است که میخواهد به موفقیت برسد. داستان فیلم در متن شهر رخ میدهد، اما خود سوژه، بچه حاشیه است.
منبع: خبرگزاری تسنیم
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: بچه های زمین خاکی یک بچه حاشیه شنای پروانه محمد کارت حاشیه شهر برای مثال حاشیه چه آسیب ها آسیب زا چه قدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۲۷۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طلسم پرسپولیس برابر سپاهان شکسته میشود؟
به گزارش گروه ورزشی ایسکانیوز، نبرد پرسپولیس و سپاهان به الکلاسیکوی فوتبال ایران معروف شده. از همین جهت آمار و ارقام مربوط به این بازی هم بهطور خاصتری زیر ذرهبین رسانهها قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید: نامه محرمانه AFC برای پرسپولیس و استقلالهماکنون یکی از سوژههای داغ بازی امروز این است که پرسپولیس در ۵فصل گذشته در تهران موفق به شکست سپاهان نشده است.
آخرینبار سرخپوشان در لیگ هفدهم با ۲گل علی علیپور و شجاع خلیلزاده توانستند سپاهان را در ورزشگاه آزادی ببرند.
جالب است بدانید سپاهان هم تا پیش از بازی رفت امسال، ۷فصل بود که نمیتوانست پرسپولیس را در خانه ببرد. آنها بعد از برتری ۴-۲ لیگ پانزدهم، دیگر موفق نشده بودند در خانه مقابل قرمزها به برتری برسند که این طلسم در بازی رفت با گل رضا اسدی شکست. آیا امروز طلسم پرسپولیس هم میشکند؟
منبع: روزنامه همشهری
انتهای پیام/
کد خبر: 1229115 برچسبها پرسپولیس تهران